سفارش تبلیغ
صبا ویژن


شیخ صدوق می‏نویسد:
یزید دستور داد اهل‏بیت امام حسین(علیه‏السلام) را به همراه امام سجاد(علیه‏السلام) در خرابه‏ای زندانی کنند. آن‏ها در آن‏جا نه از گرما در امان بودند و نه از سرما؛ به‏گونه‏ای که بر اثر نامناسب بودن آن محل و گرما و سرمای هوا، صورت‏های‏شان پوست انداخته بود.20
در میان ناله و اندوهِ بانوان رها شده از زنجیر ستم، کودکان مظلومی به چشم می‏خوردند. آنان در حالی که گرسنه بودند، هر روز عصر با لباس‏های کهنه جلوی در خرابه صف می‏کشیدند و مردم شام را که دست کودکان‏شان را گرفته بودند و با آذوقه به خانه‏های‏شان برمی‏گشتند، غریبانه تماشا می‏کردند و آه حسرت می‏کشیدند. دامان عمه را می‏گرفتند و می‏پرسیدند: «عمه! مگر ما خانه نداریم؟ پدران ما کجا هستند؟» حضرت زینب (علیهاالسلام)نیز برای تسلای دل کوچک و غم‏دیده آنان می‏فرمود: «چرا عزیزانم! خانه شما مدینه است و پدران‏تان به سفر رفته‏اند.» 21
نگاشته‏اند در یکی از شب‏های اقامت اسیران کربلا در خرابه شام، رقیه (علیهاالسلام)پدرش را در خواب می‏بیند و پریشان از خواب برمی‏خیزد. او گریه‏کنان می‏گوید: من پدرم را می‏خواهم! هر چه اهل خرابه خواستند او را ساکت کنند، نتوانستند. داغ همه از گریه او تازه‏تر گردید و همه به گریه و زاری پرداختند.






تاریخ : یکشنبه 91/8/28 | 11:8 عصر | نویسنده : ehsan | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.